۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه

ارتباطات علم

طی دو ده اخیر علم به نتایج جالبی درباره ارتباطش با سلامت، بقا و سبک زندگی رسیده است. در بسیاری موارد، سرعت تحولات علمی شتابی فزاینده یافته است، شتابی فراتر از آنکه عامه مردم بتوانند با آن پیش بروند، آنرا درک کنند و بپذیرند.
درون جامعه علمی بین المللی، آگاهی فزاینده ای نسبت به وظیفه و مسئولیت دانشمندان شکل گرفته است، تا کارهایشان را بیشتر در دسترس عموم مردم قرار دهند. برای بسیاری از دانشمندان روابط عمومی معنایی ندارد و آنهایی هم که می خواهند به آن وارد شوند، نیاز به کمک دارند. از سوی دیگر، اصحاب رسانه اغلب مرعوب علم هستند و نمی دانند کجا باید داستان های علمی موثق و دانشمندان آشنا با اصول رسانه را پیدا کنند.
در یک جامعه دموکراتیک که علم می باید نسبت به افکار عمومی پاسخگو باشد، همواره نیازی واقعی به یافتن راه های نو و خلاقانه در ارتباطات جمعی موثرتر درباره فواید علم وجود دارد، اما همین وضعیت در مورد سایر حوزه هایی که به عموم مردم مربوط می شوند، نیز برقرار است.
نمی توان نادیده گرفت که رسانه های گروهی نقش اصلی را در انگیزش مباحثات عمومی و شکل دهی عقاید عامه پیرامون موضوعات و پرسش های علمی، بازی می کنند. اگر دانشمندان رسانه ها را به صورت موثری به کار نگیرند، مخالفان یعنی همان ضد علم ها این کار را خواهند کرد! سکوت و کناره گیری از سوی دانشمندان، به جهالت و بدگمانی نسبت به علم، دامن خواهد زد.
دانشمندان باید بپذیرند که آنها ناچار از به خدمت گرفتن ابزارها و امکانات رسانه هستند. گزارشگری جهانی علم در حال عبور از گزارش های مشهور درباره «فضا و دایناسورها»، به سمت بحث و بررسی درباره تاثیر شدید علم بر جامعه است. دیگر خبری از  «آقای پرفسور، لطفا برای ما در مورد این پروژه خارق العاده بگویید» نیست، بلکه «توضیح بدهید که چرا شما این تحقیق را انجام می دهید؟ چه کسی هزینه های آن را تقبل می کند؟ برنامه کاری شما چیست؟» جای آن را گرفته است.
مادامیکه ما رسانه های گروهی را برای معرفی بهتر علم تشویق و یاری می کنیم، به همین اندازه اهمیت دارد که دانشمندان را نیز برای استفاده بهتر از رسانه ها کمک نماییم. درست مانند علم خوب، ارتباطات خوب به تعهد، برنامه ریزی، مهارت و سطوح مناسبی از منابع احتیاج دارد.